محل تبلیغات شما

سلام

پدرش عمل شد و ب لطف خدا خوب پیش رفت. اگه جواب چارشنبه از نمونه اش هم اکی باشه خیال همه مون راحت میشه

بعد از ۱۲ روز خواستکاری دومی ک اومدن، س شنبه این هفته همدیکه رو دیدیم. کل اونروزا بیمارستان بود و پیش پدرش. کلی درد که فقط من میدونستم

تمام تلاشمو کردم درکش کنم. با نبودنش کنار بیام و اونم هرموقع میتونس  باهام صحبت میکرد

این سه شنبه بعد این همه وقت همو دیدیم. رفتیم مشاوره. سومین مشاوری بود ک رفتیم و یه سری مواردو بهمون گفت تا فکر کنیم و تصمیم بگیریم. اما چالش بزرگی نداشتیم که بخواد مانع مون باشه. چندتا مهازت گفت کسب کنیم.

دوتامون چقدر ب این قرار نیاز داشنیم

اونکه دیکه از جو بیمارستان خسته و داغون شده بود و منم دلتنک بودم

قراره فردا بریم خونه شون برای عیادت پدرش. اولین باره که داریم میریم.

فهمیدم از فرط خستگی و بی خوابی بدنش ضعیف شده و امروز تب و لرز گرفته بود

من نمیدونستم تا این حده 

حرف خستگیاشو زد منم لب ب سخن باز کردم و گفتم من نمیخوام ولی روند این قضیه داره روی انرژیم اثر میذاره و حس میکنم رابطه مون تحت تاثیر قرار گزفته

گف حق داری و درکت میکنم 

گفتم این ب این معنا نیس ک من خستگیانو نفهمم . بیماری پدرتو نفهمم 

اما خب دام حس میکنم ک رو انرژیم داره اثر میذاره و برای همین بهت گفتم

عذرخواهی کرد

منم حال خوشی نداشتم و زود شب بخیر گفتم و گفتم بذار بخوابه تا بهتر شه

اما باید بهش میگفتم

چون ن اونقدر صبورم ک صدام در نیاد و بتونم اخساسات خودمو ۱۰۰ کنم

و نکته دیگه اینکه لازم بود بهش بگم شونه های من تحمل نداره

من هم بخشی از زندگیشم 

من یه دخترم

پر از اخساسم

اگه مرد زندگیم منو سیراب نکنه کی میخواپ اینکارو کنه؟

من میدونم و میفهمم که همه همیشه حالشون خوب نیس

نباید خودمو شادی مو وابسته ب کسی دیک حتی همسرم کنمم

اما حس کردم ادامه این روند بعد از ۱۰ روز کنارش بودن ، ممکنه منو کمی خسته کرده باشه

پس بهتره اول همخ ب خودش بگم

بهش گفتم تو این مدت چقدر کنارت بودم و درکت کردم؟

گف خیییلی ، پا ب پام اومدی

گفتم الانم همینم اما نمیخوام در اینده رو انرژیم تاثیز بداره 

قبول کرد و بهم حق داد 

بنظرم بحای تو قیافه رفتن ادم باید حرف بزنه 

کلی از مشکلات باهمین حرف زدن حل میشه

الان انرژی زیاذی برای اینکه فردا میخوام برم خونه شون ندارم

اما میدونم زندگی مثل یه روده ، هیچی ثابت نمیمونه. اینروزام میگذره پس غصه الکی نمیخورم

خدایا شکرت بابت همه چی

خدایا ظهور اقا امام زمانو برسون

مارو ب کربلا برسون

خدایا از ته دلم برای همه جوونا عاقبت بخیری ، همسر خوب و مومن و همون مدل که دوست دارن میخوام

الهی و ربی من لی غیرک

خدایا من ی ارزو دارم

دلم میخواد توی حرم امام رضا صیغه محرمیت ما خونده بشه

میشه این ارزوی منو مستجاب کنی؟؟؟

راضی ام ب رضات 

اگه لیاقتشو نذازم میکم چشم

امروز هم گذشت خدایا شکرت

سوغاتی خاص از همکارگرام

سهم کم من از او ....

ب ,ک ,گفتم ,، ,رو ,مون ,اثر میذاره ,ب این ,میذاره و ,حس میکنم ,خونه شون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها