محل تبلیغات شما

یه همکار دارم همون پسر تمیزه اگه یادتون باشه ک گفتم داره میره کربلا و من اومدم از کربلا بهش سوغاتی دادم. اربعین کربلا بود. من ندیده بومدش .امروز من تنها بودم در اتاقو بستم ک یکم هوا گرم شه. دیدم در میزنن پاشدم دیدم بهله کربلایی هستن. گف نبودین هفته پیش؟ گفتم بودم گف ا من زیارتتون نکردم. دیک زیارت قبول گفتم و واییاد همونجا ب حرف زدن از خاطرات کربلا. منم تعارف نکردم بیاد تو بشینه هم وسط کار بود هم مبدونم مدیرم خوشش نمیاد. ب احترامش سرپا ایستادم و گوش میکردم. اهر خودش گف بفرمایید بشینید منم دیدم ضایع اس گفتم شما بفرمایید مثل فشنگ پرید تو نشست. 

خلاصه کامل تعریف کرد. بعد گف اره من کادوهایی ک میگیرم همیشه متفاوته و خودم درست میکنم. برای کسایی ک بهشون ارادت دارم دارم درست میکنم اگه یکم طول میکشه ببخشید. سنگ از چندتا حرم اوردم. برای شما کدومو بزنم؟ گفتم ن دستتون درد نکنه نیاز نیس. گف ن بکید و اخرم من نگفتم. گفتم فرق نداره. گف باشه

رف بیرون دوباره چند دیقه بعد اومد ک خبر بده شوفاژا اکی شده بازش کنید ک مهلت نداد خودش رف باز کنه. بعد گفتم بخاری مون خرابه یکم با اون ور رف ک نتونس درست کنه و رفت. 

ی بارم قبلا حرف انداخته بپد ی طوری بگه مجرده

برای دوستم تعریف کردم میگ بهش بگو زودتر حرف اصلیتو بزن من خواستگار دارم ولب من میگم این کلا باهمه این مدلیه و روابط اجتماعیش خوبه

نمیدونم شایدم چیزی تو کله شه ب هرحال ک هنو چیزی نگفته قراره سوغاتی خاص برام بیاره

ولی پسره بدی نیس اگه بگه میشه بهش فکر کرد 

 

امروز هم گذشت خدایا شکرت

سوغاتی خاص از همکارگرام

سهم کم من از او ....

ک ,گفتم ,گف ,کربلا ,سوغاتی ,تو ,سوغاتی خاص ,درست میکنم ,شده بازش ,اکی شده ,شوفاژا اکی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Αθηνά